فانوس نوشت!

سوگند به "قلم" و آنچه نویسد...

فانوس نوشت!

سوگند به "قلم" و آنچه نویسد...

فیل یا فیل؟!

فا میگه تو شبیه "فیلی" ! نه از اون فیل خاکستریا که هزاری شکارچی دنبال یه تیکه عاجش هستن و مستند ها از زندگی خانوادگی و گوشای بزرگشون حرف می زنن! خیالم در هر صورت راحته که شبیه این فیل نیستم! مطمئنم! نه به خاطر جنبه ی  خودشیفتگیِ درونم! چون اگر این شکلی بودم فا با خونسردی تمام تو صورتم زل می زد و می گفت: "عزیزم، تو شبیه یه فیل خاکستری با گوشای خیلی  بزرگ هستی"!حالا می رسیم به اون یکی "فیل"! که مثل حالا گه گاهی از اعماق مغزم یه چیزایی  رو ردیف می کنه که گاها باهاتون به اشتراک میذارم! منظورش اینم نبود اما به هر حال گفت که تو شبیه "فیلی"! "فیلیپای" رمان دوست داشتنی "آن شرلی"! یه دخترِ تپلی که بین تمام انتخاب های زندگیش مردده! از انتخاب بین دو رنگ کلاه  تا "الک" و "آلانزو" ! شلوغ کاری میکنه و کمی هم دچار خودشیفتگیه! حالا از قرمز و آبی رسیدن به یه رنگ دیگه چندان مهم نیست! فقط خدا به تهش رحم کنه و یک "جناب جو"! 

پی نوشت: این اولین باره که تو این ساعت از صبح چیزی می نویسم! 

پی نوشت ٢: دلیل؟  که هیچ وقت تو چنین ساعتی در شرایطی که الان هستم نبودم! 

از نگاهِ فا!

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.