فانوس نوشت!

سوگند به "قلم" و آنچه نویسد...

فانوس نوشت!

سوگند به "قلم" و آنچه نویسد...

سندروم رنگیوس!

دیشب با همراهی فا سری به کالکشن جدید لوازم التحریر "استدلر" زدیم که فقط گشتی زده باشیم و روحیه مان عوض شود... البته که گشت و گذارمان ختم شد به خرید دفترچه های گل گلی و مطابق معمول خودکار های " رنگی رنگی " و ماژیک های شب رنگ هایلایت و ... به نظر می رسد که همه ی آدم ها دچار نوعی "سندروم" عجیب باشند که روانشناسان هنوز موفق به کشفش نشده اند! شاید هم شده باشند و برای جلوگیری از تعدد بیش از حد اختلالات روحی روانی و احتمالا ناتوانی در درمان اکثریت آن ها ترجیح داده اند ساکت بمانند و وظیفه ی مبارزه با مشکل را به خود افراد واگذار کنند! هرچند که قریب به اتفاق فرزندان آدم از خودشان راضی هستند و با اختلالشان خوش خرم روزگار می گذرانند! مثل خودم که دائما با نشانگان " رنگیوس" سر کله می زنم و اتفاقا از خودم هم بسیار راضی هستم!(نشانگان معادل فارسی همان سندروم است و گفتم این وسط تلاشی هم برای پاسداری از زبان کهن فارسی کرده باشم!) سندروم رنگیوس من در مواجهه با خودکار و مداد و ماژیک رنگی تشدید می شود و رد شدنم از کنار مجموعه های لوازم التحریر مساوی است با خرید بسته بسته خودکار رنگی و در ادامه تبدیل شدن جزوه هایم به چیزی شبیه بروشورهای تبلیغاتی مهدکودک ها! چیزهای کوچکی که حال و احوال را خوش می کند از دست ندهید... حتی سندروم ها هم می توانند حال خوب کن باشند!

پی نوشت: بگید که تا حالا سندرومی رو در خودتون کشف کردید یا نه؟! اگه آره چی بوده ; دوسش دارید یا تو فکر درمان هستید؟