فانوس نوشت!

سوگند به "قلم" و آنچه نویسد...

فانوس نوشت!

سوگند به "قلم" و آنچه نویسد...

شب نوشت...

لَمسِ همه ى رنج هاى آدمى از پُشت صداىِ  شَفافِ کلاویه هاى چوبى از عُمقِ بى انتهاى شب؛ ما آدم ها چقدر تنهاییم اما چقدر امید داریم، چقدر خسته ایم اما چقدر ستاره ها رو میشماریم! ما قرن هاست که آرزوهامون رو براىِ هلالِ نقره اىِ آسمون شب نجوا میکنیم...

پى نوشت: ولى من خیلى دلم تنگه، انصافانه س؟!