فانوس نوشت!

سوگند به "قلم" و آنچه نویسد...

فانوس نوشت!

سوگند به "قلم" و آنچه نویسد...

آخ از صبر!

میگه مگه چیزىبا قبل  فرق کرده که این بلا رو سر چشمات آوردى؟ میگم فرقش اینه که الان دوسِت دارم هاش رو شنیدم! کاش نمى شنیدم. صبر چیزى بود که من خوب بهش عمل کردم ولى دیگه خیلى خسته م. پُرم از صبر. دیگه نمى کشم! قلبم درد میکنه. نمى تونم نفس بکشم. دیگه هیچى تو دنیا دستام رو گرم نمیکنه. هیچى هیچى!

پى نوشت: ندارد!

ندارد!

ولى این حجم از غصه واسه من خیلى زیاده. قلبم درد میکنه؛ تامام!

شبکه هاى اجتماعى!

به سرم زده تمام شبکه هاى اجتماعى رو پاک کنم! از این بمباران خبرى و شلوغى این فضاها خسته م! حوصله هیچکسُ ندارم و دلم میخواد همه راه هاى ارتباطى رو ببندم... تلگرام رو به خاطر کانال نمى تونم پاک کنم ولى صدها پیام نخونده رو مغزم رژه میره! اینجا هم که گوشه دنجمه و دوسش دارم؛ اما اینستاگرام، واتس آپ و توییتر هر کدومشون یه جور اذیت کننده شدن واسم! توانایى حلاجى این همه بى رحمى و بى عدالتى رو ندارم! توانِ حرف زدن با آدما رو هم ندارم! اونایى هم که دلم مى خواد باهاشون حرف بزنم حرفى باهام ندارن؛ در نتیجه بهتر که اپلیکیشن و شبکه اى هم نداشته باشم! تامام!

پى نوشت: الان دو دلم که بذارم باشن ولى سمتشون نرم، یا کلا پاک کنم بره:/

توو مُ مانْک!

کاش مى تونستم حجم دلتنگیم رو توصیف کنم! 

پى نوشت: دلم تنگ شده، نمیفهمى؟!

https://t.me/fantastic_Ms_fox

شب نوشت...

نمی دونم چرا اکثر مواقع حساس یه جا هستم که آنتن ندارم!!!