فانوس نوشت!

سوگند به "قلم" و آنچه نویسد...

فانوس نوشت!

سوگند به "قلم" و آنچه نویسد...

یک شام با یوفو!

کاش الان دوتا "یوفو" میومدن منُ واسه شام دعوت مى کردن، سوارِ بشقاب پرنده پیشرفته شون میشدیم، یه تُک پا میرفتیم سیاره شون که به هیچ ویروسى آلوده نیست، پاستاى "دیتا" مى خوردیم با نوشیدنى "میکروکنترلر" ، بعدش واسه پیاده روى بعد از شام رو جدول کشى قرمز خیابوناشون قدم مى زدیم، آخرش هم دعوت شب موندن رو رد مى کردم با یه شهابِ بى دنباله برمى گشتم زمینِ خودمون، میدیدم که آخ جون هزار سال نورى گذشته و بعدش زمان افتاده تو چرخِ گردون برگشتیم به همون دنیاى کج و کوله و دوست داشتنى خودمون که قبول کنیم قبل از این بیماى هیچ کدوممون قدرشو نمى دونستیم!

+UFO یا همون "یوفو " اسمیه که سازمان فضایى رو موجودات ناشناخته احتمالى گذاشته!